انسان راستين
انسان راستين

انسان راستين

شيخ را گفتند : كه فلان كس بر روي آب  مي رود . گفت سهل است چغزي و صعوه اي نيز بر روي آب مي رود.گفتند : فلان كس در هوا مي پرد.گفت : زغن و مگس نيز در هوا مي پرد .گفتند : فلان كس در يك لحظه از شهري به شهري ميرود.شيخ گفت : شيطان تيز در يك نفس از مشرق به مغرب مي رود. اين چنين چيز ها را چندان قيمتي نيست. مرد آن بود كه در ميان خلق بنشيند و برخيزد و بخورد و بخسبد  و بخرد و بفروشد و در بازار  در ميان خلق ستد و داد كند و زن خواهد و با خلق در آميزد و يك لحظه از خداي غافل نباشد.



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:

:: موضوعات مرتبط: نبشته ها، دل نوشته ها، ،
:: برچسب‌ها: انتهاي روياي الهه عزيز, رويا, الهه, عزيز, من, تو, عشق, بي انتها, انتها, عزيز, سخن اول, non, انتهاي يك رويا, Dear goddess dream ends,
نویسنده : Mehr